موهایم کِی اینقدر سفید شد؟/داستان های تاکسی به قلم سروش صحت
موهایم کِی اینقدر سفید شد؟
تاكسی وارد محله قديمیمان شد.
به كوچهها و خانهها و مغازهها نگاه میكردم.
با خودم فكر كردم كه سالهاست اينجا هيچ تغييری نكرده است.
مردی كه جلوی تاكسی نشسته بود، گفت: «چقدر اينجا همه چيز عوض شده.»
گفتم: «چه عجب من همين الان داشتم فكر میكردم، هيچی، هيچ تغييری نكرده.»
راننده گفت: «شما چون اينجا بودی به نظرت همهچی همون جوريه كه بود.
آدم یه وقتایی فرقها رو نمیبینه»
پرسيدم: «فرقها؟» راننده گفت: «بله.» پس چرا من فرقی نمی ديدم؟
اينطرف و آنطرف را نگاه كردم.
يک لحظه چشمم به آينه تاكسی افتاد. موهايم كِی اينقدر سفيد شده بود؟
پ. ن: داستانهای تاکسی به قلم #سروش_صحت