روبرتو باجو افسانه ای/دم اسبی آسمانی/باجو و دخترش
والنتینا دختر اسطوره فوتبال ایتالیا در مصاحبه ای گفت خیلی بچه بودم پدرم زانو درد بود و من گفتم زانو هایم را به تو خواهم داد،انها را نیاز ندارم و بیا عمل جراحی کنیم،زانوهایم را در تیتانیوم می گذارم و به تو می دهم. الانم که پدرم بعد سال ها فوتبال بازی می کند از دریبل دوم منصرف میشود.
چون هنوز کمر درد هست و زانوهایش درد می کندو می ترسد دوباره به خودش صدمه بزند.۴ ساله بودم جام جهانی ۹۴ پدرم به مادرم زنگ زد و گفت بازی مقابل ایرلند رو بیا به حضور شما احتیاج دارم.
ما یک روز قبل از بازی نیجریه به امریکا رسیدیم.و وقتی اورا دیدم گریه کنان در رختکن به سمتش دویدم مرا در آغوش گرفت و گفتم بهش عاشقتم، پدرم فردا در مقابل نیجریه در دقایق پایانی گل زد و انرا به من تقدیم کرد او با چشمانش در جایگاه بدنبال من بود.
خبرنگاران از من پرسیدن از اینکه پدرت بهترین بازیکن دنیاست چه حسی داری ؟ من گفت قویترین مرد دنیاست.
روبرتو باجو و بانو